سنگ تمام سالار برای برادرجان/ خاطرهای که در مزار گلپا زنده شد
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۵۴۳۸۸
امروز به سراغ موسیقی تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی «برادرجان» به نویسندگی سعید نعمت الله، تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی محمدرضا آهنج رفتیم که سال ۱۳۹۸ از شبکه سوم سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
ملودرامی اجتماعی در روزگار حضور پرتعداد سریالهای مناسبتی سیما که توانست به واسطه داستان پردازی نزدیک به ذهن و ذائقه مخاطبان آن سالهای تلویزیون، حضور پرتعداد بازیگران مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون و همچنین یک موسیقی تیتراژ پراحساس با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سریال «برادرجان» با آن دیالوگهای عجیب و غریب سعید نعمت الله، به موضوع «حق الناس» میپردازد. قصهای که سه برادر در آن رابطه بسیار خوبی با هم دارند و همگان از برابری و برادری آنها خبر دارند اما آنها ناگهان دچار حادثهای میشوند و رابطه خوب آنها تغییراتی پیدا میکند و پای حق الناس در این میان به وسط میآید. البته داستان اصلی این سریال از خاطراتنوشت مرحومه لیلا اگنجی شیرازی است که در سال ۱۳۷۱ اختلافات بر سر ارثیه و فامیلی عموهایش (اخوان سنگابی شیرازی) را تحت عنوان «برادرانی چون رفیق» به نگارش درآورد و فیلمنامه «برادرجان» با تلخیص این داستان نوشته شد.
علی نصیریان، حسام منظور، حسن پورشیرازی، آفرین عبیسی، کامران تفتی، ندا جبرئیلی، سجاد افشاریان، سعید چنگیزیان، نسیم ادبی، جلیل فرجاد، لعیا زنگنه، شیوا ابراهیمی، مارال فرجاد، آرش فلاحت پیشه، آرش تاج اصفهانی، محبوبه صادقی، علی آهنج، ندا عقیقی هنرمندانی بودند که در این سریال به عنوان بازیگر حضور داشتند.
درباره سریال «برادرجان» که پس از تولید و پخش آن با استقبال خوب مخاطبان هم مواجه شد، طبیعتاً نقد و مباحث کارشناسی زیادی در رسانهها و برنامههای مختلف مطرح شده است اما آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به این سریال تلویزیونی داشته باشیم، موسیقی تیتراژی است که به واسطه ترانه حسین غیاثی، آهنگسازی فرید سعادتمند و خوانندگی سالار عقیلی توانست یکی از مؤلفههای مهم ماندگاری این سریال شود. آن چنان که هنوز بعد از گذشت تقریباً چهار سال از پخش آن، هنوز در ذهن سالار عقیلی باقی ماند و شرایطی را ایجاد کرد تا در مراسم خاکسپاری مرحوم اکبر گلپایگانی آن را در قالب یک قطعه آوازی اجرا کند. خاطرهای که اگر به معانی مستتر در ترانه آن کنکاش دوباره ای داشته باشیم، مشاهده میکنیم که انتخاب خوانش آن در مراسمی که مزین به نام اکبر گلپا است، میتواند دربرگیرنده برداشتهای متفاوتی باشد.
موسیقی که در بحبوبه حضور بسیاری از خوانندگان موسیقی ردیف دستگاهی ایران در جریان تولیدات مرتبط با آثار موسیقایی پاپ ساخته شد و فضایی را فراهم ساخت که سالار عقیلی این خواننده خوش صدای موسیقی سرزمینمان که این روزها قدر هنر و آواز خود را کمتر میداند، ملودی را پیش روی مخاطبان قرار دهد که تقریباً از جمیع جهات، چه در حوزه ترانه، چه در حوزه آهنگسازی و چه در حوزه خوانندگی حرفهای تازه و مخاطب پسندی دارد.
ملودی برخاسته از جریان اصلی سریال که معلوم است به سفارش گروه تهیه و تولید اثر متناسب با معنا و مفهوم مجموعه داستانی «برادرجان» ساخته شده است و به قدری هم با استقبال مواجه شد که سالار عقیلی به انضمام اینکه برای خوانش مناسب این اثر سنگ تمام گذاشت، از آن به عنوان یکی از آثار اصلی کنسرتهایش استفاده میکند. البته که در این مجال هرگز و هرگز نباید از تلاش گروه آهنگسازی و ترانه سرا بابت خلاقیت و ملودی که پیش روی مخاطبان قرار گرفته، غافل شد. عناصری که در بسیاری از جهات همه تلاش و زحمت یک گروه را متمرکز بر خواننده و شرایط را از مدار انصاف خارج میکند.
در این قطعه حسین غیاثی شاعر، فرید سعادتمند به عنوان آهنگساز و تنظیم کننده، نوید صالح زاده میکس و مسترینگ، رضا تاجبخش نوازنده پیانو و گیتار باس، مسعود آرامش نوازنده سنتور، علی جعفری پویان و علیرضا دریایی نوازندگان ویولن، محمد غریبی نوازنده ویولنسل، آرش اکبری نوازنده آکاردئون، کیان دارات نوازنده گیتار، علیرضا دریایی نوازنده ویولا و کمانچه و امین لطفی و حمید دلنوازی همخوان گروه اجرایی را تشکیل میدادند.
دانلود فیلم اصلیفرید سعادتمند از جمله آهنگسازانی است که طی سالهای اخیر فعالیتهای پرشماری را در عرصه آهنگسازی تجربه کرده است که از آن جمله میتوان به آلبومها، تک آهنگها، موسیقی سریالها و فیلمهایی چون «برادرجان»، «ارمغان تاریکی»، «پروانه»، «حال که می روی»، «سرو زیرآب»، «داغ نهان»، «چه بگویم»، «دلبری»، «بازی نقاب ها»، «تروا»، «نفس»، «منطقه پرواز ممنون» و «فتح غریب» اشاره کرد. آثاری که هریک به سهم خود توانستند ارتباط خوب و مؤثری با مخاطبان برقرار کرده و تبدیل به آثار ماندگاری در کارنامه فعالیتهای هنری این آهنگساز شوند.
وی از جمله هنرمندانی است که به دلیل پیشینه قابل اتکای خود در عرصه موسیقی و فراگیری آن نزد هنرمندانی چون فرهاد فخرالدینی توانسته در بسیاری از آثارش خود را به عنوان آهنگسازی مؤلف و دارای سبک معرفی کند. شکل و شمایلی که موجب شده برخی از هنرمندان ارزنده عرصه خوانندگی از جمله محمد معتمدی، محمد اصفهانی، سالار عقیلی و دیگر خوانندگان مطرح با او همکاریهای مستمری داشته باشند. چارچوبی که در آن از به کارگیری سازهای الکترونیک گرفته تا ارکستری از سازهای ایرانی دیده میشود و اتفاقاً هم در چیدمانی پیش روی مخاطبان قرار میگیرد که توانسته با ارتباط خوب آنها مواجه شود. مسیری که طبیعتاً وقتی رنگ و بوی احساسی سریالها و حس و حال ترانه و خوانش در آن قرار میگیرد طبیعتاً میتواند در برگیرنده خروجی مؤثری برای شنوندگان اثر به واسطه یک آهنگسازی سنجیده باشد.
بیشتربخوانید
نوستالژیکترین تیتراژهای رمضانی + تصاویرالبته که در این میان نمیتوان از پیچیدگی ساخت ملودی و ارتباط با حوزه نگارش فیلمنامه و کارگردانی سخن نگفت. زیرا این ماجرا دربرگیرنده پیچیدگیهایی است که طبیعتاً وقتی یک فیلمنامه نویس بسیار عجیب و غریبی همچون سعید نعمت الله نویسندگی سریال را به عهده میگیرد کار هم برای آهنگسازِ ما سختتر و سختتر میشود. شرایطی که به نظر میآید در سریال «برادرجان» چه در حوزه موسیقی متن و چه در حوزه موسیقی تیتراژ پیش روی سعادتمند قرار گرفته و او را مجاب کرده تا با حساسیت بیشتری در این بسته موسیقایی حضور داشته باشد.
این آهنگساز چندی قبل در گفتوگو با یکی از رسانهها درباره ذائقه مردم پیرامون موسیقی و آنچه در قالب محصول موسیقایی از جمله تیتراژ پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، گفته بود: ذائقه موسیقایی مردم در حال عوض شدن است؛ البته به اعتقاد شخصی من این دوران گذراست و باید از سر گذرانده شود. قبول دارم در اردیبهشت موسیقی نیستیم اما باور دارم اگر یک قطره گلاب اصل به مردم بدیم آنها گلستان هویت و اصالت موسیقی ایرانی را کشف میکنند. باید دید چه کاری کردهایم که گوشهای مردم از موسیقی خوب فاصله گرفته است. با همه این احوالات باز هم قطعات خوب تولید میشود اما نسبت به گذشته حجمش پایینتر است. البته که ساختار ملودی، ترانه، اجرای خواننده، تنظیم و ارکستراسیون، حتی فضای حاکم بر جامعه در ماندگاری یک قطعه میتواند تأثیرگذار باشد. از طرفی مرور زمان قضاوت خواهد کرد؛ یک هنرمند همیشه باید از خودش بپرسد در کجای جهان ایستاده و علاوه بر حساسیت به قطب نما باید به تقویم هم دقیق نظر کند.
وی ادامه داد: ما در حوزه موسیقی متن فیلم و سریال آهنگسازان خیلی خوبی داریم اما در این میان دغدغههای مالی وجود دارد؛ یعنی نمیتوانند آثارشان را به شکل ایدهآلی ارائه کنند. این به نگاه مدیریتی برمیگردد که به موسیقی فیلم و سریال توجه بیشتری کنند و قطعاتی که آهنگسازان مینویسند به بهترین شکل ارائه شود، یعنی حداقل آهنگساز بتواند قطعات را با ارکستری مناسب اجرا و ضبط کند. البته زمانی آثار درخشانی مانند «سربداران»، «بوعلی سینا»، «هزار دستان» یا حتی «شب دهم» ارائه شدند، ولی کم کم با نگاههای مدیریتی غلط و نازل به موسیقی، شاهد این هستیم که امروز یک آهنگساز حتی یک سوم از موسیقی فیلم را به دلیل هزینههای زیادش نمیتواند با ارکستر ضبط کند. متولیان امر هم که فقط درصدد انجام کارشان هستند. امروزه میبینیم برخی آهنگسازان درجه یک به دلیل اینگونه مشکلات دیگر کار نمیکنند.
سعادتمند درباره موسیقی متن و تیتراژ سریال «برادرجان» هم گفته بود: موسیقی متن برای من بسیار حائز اهمیت بوده و هست. موضوع سریال «برادرجان» را دوست داشتم؛ در مقطعی متوجه شدم باید از موسیقی دستگاهی ایران در موسیقی متن این سریال استفاده کنم و به سمت چهارگاه و شوشتری رفتم که مقداری جسارت میخواست، حتی در نوع سازبندی و ارکستراسیون نیز این موضوع را در نظر گرفتم. البته که من معتقدم تیتراژ ابتدایی، موسیقی متن و تیتراژ پایانی یک سریال باید یک انسجام درونی داشته باشند شرایطی که من سعی میکنم همواره آن را در کارهایم رعایت کنم. نکته دیگر اینکه مغز انسان یک سیستم مدیریتی یکجهته و ساده است، درست شبیه یک خط تولید، اینجا کیفیت مواد اولیه باعث مرغوبیت میشود. ای کاش ما آگاهانهتر موسیقی را برای شنیدن انتخاب کنیم. باور کنید از ملودی ذهن آدمها و زمزمههایشان میشود آنها را شناخت و فهمید.
این آهنگساز با سابقه موسیقی فیلم در گفتوگوی دیگری با برشمردن اهمیت موسیقی تیتراژها توضیح داده بود: موسیقی تیتراژ که در پایان فیلم یا سریال میآید نوعی مکمل داستان و حسنختام خوبی برای کار است، اما اینکه بیش از حد به این مقوله توجه میشود؛ اتفاقی که در سالهای اخیر در کشور ما افتاده و مردم گرایش بیشتری به سمت موسیقی با کلام در طول یا پایان سریال یا فیلم دارند. ولی به نظر من موسیقی متن خیلی مهمتر از موسیقی تیتراژ است و زحمت بیشتری هم برای آن کشیده میشود و امیدوارم مخاطبان توجه بیشتری به این مقوله داشته باشند.
به هر حال دنیای موسیقی تیتراژها، مملو از حرف و حدیثهای شیرین و تلخی است که کنکاش در درون هر یک از آنها خود به تنهایی بازکننده دریچهای است که میتواند خواننده یا پژوهشگر علاقهمند این حوزه را وارد مسیر و جریانی کند؛ مسیری که قطعاً و حتماً در برگیرنده ابعاد مختلفی است. ابعادی که هم در وجوه اجتماعی، فرهنگی و هنری و هم در وجوه اقتصادی دربرگیرنده مسائل و حواشی متعددی خواهد بود. شرایطی عجیب و غریب اما بسیار مهم که میبایست برای بررسی ابعاد مختلفش جلسات و پژوهشهای کارشناسانه زیادی برگزار و تهیه کرد. فرآیندی که اکنون در نظام اقتصادی موسیقی ایران تبدیل به یکی از ارکان مهم استمرار فعالیت خوانندگان در حوزه مارکتینگ شده است.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سریال تلویزیونی تیتراژ سریال پیش روی مخاطبان قرار موسیقی تیتراژ سالار عقیلی موسیقی متن چه در حوزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۵۴۳۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوهای جدید در درمان بیماران سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
منبع: همشهری
انتهای پیام/
کد خبر: 1228550 برچسبها موسیقی